قدرت مسیریابی و راه شناسی مردان بیشتر است.
یا برای شما پیش آمده است که در طی یک سفر سیاحتی گذرگاه را گم کنید؟ آیا یک خانم برای یافتن گذرگاه به شما یاری نموده است یا یک مرد؟
پژوهشگران کالج ایلینوی مشخص میکنند که نظریه غارنشین که میگوید آقایان به دلیل این که باید پس از شکار راهشان به سوی منزل را پیدا میکردند، پس مسیریابهای نیکوتری هستند، اشتباه است.
این یک حقیقت انکارناشدنی است که آقایان به مراتب در یافتن مسیرها و راهها مناسبتر از زنها هستند که البته این منحصر به انسانها نیست و در گونههای مختلف موجودات زنده هم وضع به همین منوال است.
باور همگانی این است که دلیل آن سیر مسیر تکاملی آدم و فرگشت بوده است، به دلیل این که پیشینیان ما ناچار بوده اند که مسیری بسیار طولانی را در جستجوی خوراک بپیمایند، در حالیکه خانمها در خانه میمانده اند.
براساس تحقیقات پژوهشگران کالج ایلینوی این تئوری اشتباه است.
آنها پایدار کرده اند که برتری آقایان در مسیریابی به خاطر این نیست و تستوسترون توجیه بسیار منطقیتری برای این فرق میان خانمها و آقایان است.
چنانچه تئوری مسیر تکاملی درست بوده باشد، آقایان که مسیریابی نیکوتری داشته اند شانس بقای بالاتری هم داشته اند که این از مسیر ژن به آیندگانشان جابهجا شده است و علم ژنتیک میگوید این ژن هم میتوانسته به هر دو جنسیت آیندگان آنها جابهجا شده باشد و نه فقط آقایان
بااین حال همچنان اختلاف نظر وجود دارد.
تنها راهی که یک ژن احتمال دارد منحصراً به یک جنسیت از آیندگان آن رسیده باشد این است که آن ژن تاثیری منفی بر یکی از آن جنسیتها و نه دیگری داشته باشد.
نمونه پسندیده آن میتواند نوک پستان در خانمها باشد که خیلی مشهود است ولی برای آقایان هیچ فایده و کارایی ای ندارد.
پس چرا آقایان هم نوک پستان دارند؟ جواب آن ساده است: چون هیچ آزاری به آنها نمیرساند و هیچ ضرری برایشان ندارد.
چنانچه نوک سینه به طریقی تاثیری منفی بر آقایان داشت، با گذشت چند نسل از بین میرفت.
مسیریابی مردان
بااینحال، پژوهشگران کالج ایلینوی به منظور وارسی این مسئله اطلاعات مرتبط به ۳۵ تحقیق بر روی تواناییهای مسیریابی و راه شناسی در انسانها و تعدادی از حیوانات از جمله ماهی cuttlefish، اسب، موش آزمایشگاهی، موش آهویی، موش علفزار، موش صحرایی، موش رزوس و موش تالاس را گردآوری کردند.
چنانچه این نظریه درست بود، پژوهشگران باید نوعی رابطه متقابل یا لااقل یک ارتباط ساده بین توانایی مسیریابی و وسعت ارضی پیدا میکردند ولی اینطور نبود.
محققان متوجه شدند که در هشت گونه از یازده گونه موردتحقیق، جنس نر منطق فضایی نیکوتری نسبت به جنس ماده داشته است و این رفتار صرف نظر از وسعت منطقهای یا طی گذرگاه بیشتر جنس نر نسبت به ماده بوده است.
بنابراین بااینکه جنس ماده به میزان جنس نر طی گذرگاه و حرکت داشته است، باز در مسیریابی ضعیفتر از غیر همجنس خود بوده است.
این مححقان نوشته اند، «هیچ سند و مدرکی برای تایید این فرضیه که تفاوتهای گونهای در نرها رابطه مثبتی با تفاوتهای موازی در توانایی مسیریابی داشته است، یافت نشد»
این اطلاعات فرضیه جایگزین که تفاوتهای جنسیتی در شناخت گذرگاه نتیجه پیامدهای جانبی هورمونی است را مناسبتر تأیید میکند»
و هورمون اساسی و اساسی که پژوهشگران باور دارند سبب توانایی مسیریابی مناسبتر مردان میشود، تستوسترون است.
توانایی مسیریابی میتواند یک پیامد جنبی از بالاتر بودن سطح این هورمون در آقایان باشد.
تحقیقات پیشین مشخص کرده اند که توانایی مسیریابی در خانمهایی که تستوسترون مصرف میکنند تحکیم میشود.
مسأله مهمتر این است که حتی یک نظریه پذیرفته شده میتواند اشتباه باشد و تحقیق بیشتر برای بدست آوردن اطلاعات مستند میتواند منجر به آشکار شدن اشتباهات این نظریات شود.