راز طول زندگی خانمها چیست.
در تمام سرزمینهای دنیا، خانمها در قیاس با مردان از طول زندگی بیشتری برخوردارند.
دیوید رابسون بدنبال پاسخی منطقی برای توجیه این مسئله رفته است.
آیا مردان توانایی دارند کاری در این ارتباط انجام دهند؟
از همان لحظه تولد میدانستم که مقرر شده است از نصفی از نوزادان دختر تازه به جهان آمده در بخش زودتر بمیرم.
نفرینی که از ثانیههای ابتدای زندگی همراهم بودم و من حتی نمیدانستم چگونه با آن مقابله کنم.
حالا فکر میکنید علت این که زودتر میمردم چه بود؟ جنسیتم.
همین جنسیت مذکر من لازم بود که تمام دردسرهایم شروع شود.
خودم را با نوزاد دختر اتاق بغل سنجش کردم؛ ما با هم در یک روز به جهان آمده بودیم.
عذاب آور بود دانستن این موضوع که بی هیچ دلیلی من باید ۳ سال زودتر میمردم!
ولی چه ربطی دارد؟
چه ربطی دارد که من بایست به خاطر مرد بودنم ۳ سال پیش از خانمها همسن اطرافم بمیرم؟ آیا میتوانم کاری انجام دهم که این نفرین رخنه کرده بر آقایان را براندازم؟ سالها است که محققان به این معما پی برده اند، ولی بتازگی چند جواب جسته گریخته برای آن مطرح شده است.
یکی از نخستین دلایلی که مطرح شد امورات فیزیکی سختی بود تازه را انجام میدادند.
همان امورات فیزیکی سبب میشد تا آقایان گور خود را بدست خود بکنند.
آن زمانیکه این ایده مطرح شد، آقایان در معدن کار میکردند یا بامداد تا شب مشغول شخم زدن زمینهای زراعی بودند.
مردهای آن زمان رنج و اضطراب و نگرانی زیادی را تحمل میکردند و به بیماریهای خود هم چندان اهمیتی نمیدادند.
همان مریضیها در سالهای پایانی زندگی گریبان گیر آنها میشد و آنها را از پا میانداخت.حتی چنانچه هم این علت را قبول کنیم، دیگر نمیتوانیم به آن بسنده کنیم، چرا که آقایان و زنها در روزگار کنونی امورات شبیه پشت میزی دارند و راه و روش زندگی شان چندان تفاوتی ندارد.
دلیل اینکه عمر خانمها افزونتر از آقایان است چه میتواند باشد؟
چرا تغییری رخ نداده است؟
تفاوت در طول عمر خانمها و مردان علیرغم تغییرات شگرف ایجاد شده در اجتماع و زندگی اجتماعی به همان شکل باقیمانده است.
چنانچه آمار سوئد را وارسی کنیم به این موضوع پی خواهیم برد.
سوئد در سالهای دور آمارگیریهای متعددی انجام داده و آنها را نگه داشته است که این موضوع به ما بسیار کمک خواهد کرد.
در سال ۱۸۰۰ میلادی، امید به زنده ماندن موقع بدنیا آمدن برای خانمها ۳۳ سال و برای آقایان ۳۱ سال بود.
این اعداد و آمار هم اکنون به ترتیب ۸۳ پنج و ۷۹ پنج سال است.
در هر دو حالت، طول عمر خانمها پنج درصد زیادتر از آقایان بوده است.
در یکی از تحقیقات علمی انجام شده در این ارتباط آمده است: «طول عمر بیشتر خانمها نسبت به مردان مسئلهای است که میتوان آنرا در آمار سرزمینهای گوناگون در طول تاریخ دید
البته مقصود کشورهایی است که آمار تولد و مرگ دقیقی را از سالهای گذشته خود داشته باشند.
چنانچه این آمارها را کنار بگذاریم، دیگر هیچ الگوی مشخص و دقیقی را نمیتوان برای زیست شناسی آدم پیدا کرد»
ما البته میدانیم تازه را افزونتر از جسم خود استفاده کرده اند.
عواملی نظیر کشیدن سیگار، مصرف مشروبات الکلی و پرخوری توانایی دارند تا حدود بیانگ این اختلاف طول زندگی بین آقایان و خانمها در طولهای دهههای پیشین باشند.
برای نمونه، مردان روسی بطور میانگین ۱۳ سال پیش از خانمها روسی از جهان میروند.
یکی از علل آن این است تازه را روسی شدیدأ به استفاده از سیگارت و مشروبات الکلی اعتیاد دارند.
در جانوران چه الگویی مشاهده میشود؟
واقعیت ولی اندکی پیچیده است.
شامپانزهها، گوریلها، اورانگوتانها و گیبونهای ماده نسبت به نرهای خود از طول زندگی بیشتری برخوردار هستند.
در این میان، ما هیچیک از اعضای نر و ماده خانواده میمونها را با مشروبات الکلی یا سیگاری در دست نمیبینیم.
پس چرا مادهها طول زندگی زیادتری نسبت به نرها دارند؟
جواب این پرسش در سیر تکاملی ما نهفته است.
تام کرکوود، پژوهشگر مبحث سالخوردگی از منظر زیست شناسیِ دانشگاه نیوکاسل انگلستان، میگوید: «البته که عوامل اجتماعی و راه و روش زندگی بی تاثیر نیستند، ولی به نظر میاد که عاملی دیگر در لایههای زیرین بیولوژیک ما نهفته است.
سبک و شیوه زندگی دلیل عمر خانمها بیشتر از آقایان
فرضیه اول: کروموزومها
چند مکانیسم احتمالیِ در ارتباط با اختلاف طول زندگی را میتوان در بدن شناسایی کرد.
اول از همه بایست به گروهی از خصوصیتهای ژنتیکی دی ان ای بنام کروموزمها اشاره نمود که در تمام سلولها یافت میشوند.
کروموزمها همواره جفت هستند: خانمها دو کروموزوم X و مردان یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند. این فرق ساختاری میتواند در نهایت بر روی شیوه سالخوردگیِ سلولهای بدن آقایان و خانمها اثر گذارد.
خانمها دو کرموزوم X دارند و بهمین دلیل از هر ژن دو نسخه دارند؛ به این معنی که چنانچه یکی از آنها از کار افتاد، آنها میتوانند از دیگری بهره ببرند.
آقایان از چنین پشتیبانی برخوردار نیستند.
نتیجتا، احتمال دارد سلول های بدن مردان در سن و سال بیشتر گرفتار آشفتگی در کارکرد خود شوند که این موضوع میتواند بستری مناسب برای مریضیها باشد.
فرضیه دوم: تفاوت در کارکرد بدن
یکی دیگر از فرضیههای در ارتباط با این مسئله مرتبط به تفاوت در کارکرد قلب است: تپش قلب خانمها در نیمه دوم سیکل قاعدگی بیشتر میشود.
همین مسئله برای زنها مانند نوعی ممارست ورزشی سبک است که فواید زیادی هم برای آنها دارد.
برای نمونه میتوان به کاهش احتمال مبتلا شدن به مشکلات قلبی – عروقی در سن وسال بالا سخن به میان آورد.
البته شاید بحث جثه هم مطرح باشد.
اشخاص قدبلند سلولهای بیشتری در جسم خود دارند.
این مسئله ولی چه معنایی دارد؟ جهشهای زیان آور در بدن اشخاص قدبلند در واقع میتواند بیشتر باشد.
اشخاصی که جثه بزرگتری دارند انرژی بیشتری هم میسوزانند که به فرسودگی زودتر ساختارهای جسمی آنها منتج خواهد شد.
از طرفی، میانگین قامت مردان از خانمها بلندتر است که میتواند آنهارا متحمل زیانهای بیشتری در بلندمدت کند.
با وجود این، شاید بتوان جواب را در تستوسترون مردان جست؛ خصوصیات بدن مردان نظیر آوای کلفتتر، بدن پر مو و تاسی سر از جمله نمودهای خصوصیات تستسترونهای آقایان است.
دادگاه امپراتوری حکومت چوسان و مسئله اختگی
شواهد مرتبط به تفاوت تستسترونی را از جایی پیدا کردیم که فکرش را هم نمیکردیم: دادگاه امپراتوری حکومت چوسانِ کره جنوبی
هان نام پارک، دانشمند کرهای، به تازگی بر روی زندگی درباری قرن ۱۹ تحقیق کرده است.
پژوهش او شامل ۸۱ مرد اخته بود که بیضه هایشان قبل از زمان بلوغ بیرون آورده شده بود.مطالعهی پارک روشن کرد که آن مردان اخته ۷۰ سال عمر کردند.
این در حالی بود که میانگین طول زندگی مردان دربار پنجاه سال بود.
افزون بر این مسئله، احتمال اینکه آنها میتوانستند صدمین سال تولد خود را جشن بگیرند، ۱۳۰ برابر از آقایان عادی آن روزهای کره جنوبی بیشتر بود.
حتی پادشاهان کره که به واقع در بهترین شرایط زندگی میکردند هم نمیتوانستند تا این مقدار عمر کنند.
چندین پژوهش کلی بر روی مردان اخته انجام شده که البته آن پژوهشها چنین اختلافی را با این شدت نشان نمیدهند.
ولی روی هم رفته به نظر میاد که مردان (یا حیوانات) بدون بیضه طول زندگی زیادتری دارند.
کرومروزمها دلیل عمر خانمها بیشتر از آقایان
علل و دلایل اساسی را شاید نتوان بسادگی اثبات کرد! ولی دیوید جِم، پژوهشگر کالج دانشگاهی لندن، عقیده دارد که این زیان تا انتها مرحله بلوغ به جسم وارد میشود.
او برای اثبات حرف خود به مریضها ی روانی که در قرن بیستم در آمریکا بستری شدند، اشاره میکند.
بعضی از آن مریضها به اجبار اخته شدند که در واقع قسمتی از رویه درمانیِ آنها شمرده میشد.
آن بیماران نیز همانند اختههای درباری کره جنوبی از طول عمری زیادتری نسبت به مردان دیگر برخوردار بودند.
البته این مسئله مشروط به این بود که آن بیماران قبل از ۱۵ سالگی اخته میشدند.
تستوسترون میتواند بدن ما را در کوتاه مدت نیرومندتر کند، ولی از طرفی این تغییرات توانایی دارند احتمال مبتلا شدن به مشکلات قلبی، عفونت و سرطان را در ما بالا میبرد.جم میگوید: «مثلا تستوسترون میتواند میزان تراوش را در بدن بالا میبرد ولی از طرفی هم میتواند منجر به سرطان پروستات شود. مضاف بر آن، تستوسترون میتواند کارکرد قلبی – عروقی بدن ما را به طوری تغییر بدهد که بدن در سالهای ابتدایی بسیار مناسبتر کار کند، ولی در سالهای پایانی با دشواری هایی نظیر تصلب شرایین و بالارفتن فشار خون روبه رو شود»
خانمها نه فقط با خطرات تستوسترون مواجه نمیشوند، بلکه از «اکسیر جوانیِ» خودشان نیز سود میبرند.
آنها از این اکسیر به منظور مواجهه با سالخوردگی استفاده میکنند.
استروژن خانمها یک «آنتی اکسیدان» قدرتمند است که مواد شیمیایی و سمیِ خطرناکِ ایجادکنندهی اضطراب و نگرانی سلولی را در بدنشان از میان میبرد.
در آزمایشهای انجام شده بر روی حیوانات معین شد آن بخش از حیوانات مادهای که فاقد استروژن بودند، از طول زندگی بیشتری هم نسبت به مردان برخوردار نبودند.سرنوشت مادههای بدون استروژن درست شبیه مردان اخته است. کرکوود میگوید: «اگر تخمدانهای جوندگان ماده را خارج کنید، سلولهای آن جانور دیگر انرژی تعمیر کامل زیانهای مولکولی را نخواهد داشت»
به اعتقاد کرکوود و جِم، تستوسترون مردان و استروژن خانمها طی روند تکاملی شکل گرفته اند تا هم مردان و هم خانمها از شانس بالایی برای به ارث گذاشتن ژن هایشان برخوردار باشند. کرکوود میگوید: «سلامت جنین همواره وابسته به تندرستی جسم مادر است. به عبارت مناسبتر، چنانچه جنین یا نوزاد میخواهد در بهترین وضعیت خود قرار گیرد، باید سلامت مادرش را در نگاه گرفت»
سن کمتر مردان در قیاس با خانمها برای بعضی مایه یاس و نومیدی است.
محققان ولی تاکنون به جواب کاملی و دقیقی در این ارتباط دست پیدا نکرده اند.
کرکوود میگوید: «ما باید زمان و انرژی بیشتری را صرف شناسایی عوامل و اختلافات هورمونی خانمها و آقایان کنیم تا معنای تفاوت طول زندگی آنها درک کنیم» در پایان بایست با امیدواری این پرسش را طرح کرد که آیا دانش بشری میتواند طول زندگی آقایان و خانمها را بیشتر از پیش طولانی کند؟