تاثیرات عشق روی مغز

بیشتر می‌گویند وقتی نیمه گمشده خود را پیدا میکنید قلب گرفتار آن میشود و مغزهم مسئول رنجش یا حسی که برای تان ایجاد میشود است در این قسمت از زیبان می‌خواهیم از عکس العمل عشق و عقل چگونگی جواب شناسایی بیماری عشق را بیان کنیم. گرچه شاعرانه است که عشق را باقلب و دلهره توصیف کنیم ولی متخصصان کشفیات جالبی را پیرامون عشق و مغز به دست آورده اند که جالبه که بدانید.

در ساختار اعصاب تغییرات زیست شناختی این بررسی‌ها وقتی عاشق هستید قادر نیستید درست گفتگو کنید.، گلوله گلوله عرق میریزید و قرمز می‌شوید؛ همه‌ی اینها به علت تغییرات شیمیایی درون بدن اتفاق میوفتد.

در فازهای ابتدائی عاشقی فرد بوی معشوق را حس میکند وبعد برون ریزی هورمون آدرنالین و نورآدرنالین افزایش میابد تمام این‌ها سبب جذابیت و حتی گیجی می‌شود؛ این هورمونها که گفتیم اولی فشار خون و تپش قلب را بالا میبرد و دومی جذابیت و احساس پسندیده وقتی نزدیک فردهستید را ایجاد میکند، در طول این وهله هورمون تستوسترون در مردان ترشح میگردد که حس خوبی در فرد ایجاد میکند.

فنتیل آمین یک محرک طبیعی و سبب هیجان میشود طوری که نمی‌خواهید به چیزی جز معشوقتان فکر کنید و دوست دارید از آن مراقبت کنید و دائما با او باشید این هورمون درک شما را تغییر میدهد طوری که هیچ نقصی را از طرف شریک زندگی تان نمی‌پذیرد.

به همین سبب بیشتر می‌گویند عشق مانند دارو است چنانچه به آن معتاد شدید عاشق میشوید چنانچه به هر علتی ارتباط قطع شود علائمی مانند ترک داروی سیگار الکل را می‌بینید.

آیا مغزی بصورت دائمی عاشق می‌ماند جای تاسف است که مغز قادر نیست همواره هورمون عشق تراوش کند، عکس العمل‌های شیمیایی مرتبط به عشق تا پنج سال در ارتباط ادامه دارد و پس از سالها که شریک زندگی تان را مناسب‌تر شناختید چیزهای مثبت و منفی دیگری را تجزیه میکنید بهمین علت وقتی عاشق هستید سخت‌تر رابطه دارید؛ جای تاسف است که وقتی هورمون اکسی توسین و فنتیل امین کاسته شود. ملال و خستگی و یکنواختی زندگی بیشتر میشود.

زوجین احترام اعتماد و صداقت در مجاور هم تجربه می‌کنند و با تفاهمی که دارند حیات را به انتها و پایان می‌برند و چون دیگر هورمون تراوش نمی‌شود زوجین با چشم باز یکدیگر را می‌بینند.