اضطراب دائمی چه بلایی بر سر بدنتان می آورد؟

اضطراب و نگرانی مزمن چیست و چه تاثیری بر جسم و بدن دارد؟

اضطراب و نگرانی یک بازتاب ذهنی و بدنی طبیعی نسبت به تجربیات زندگیست.

هر فردی گهگاه گرفتار تشویش و استرس میشود.

مسئولیت‌های کاری، مشکلات فامیلی، تشخیص یک بیماری، جنگ و یا مرگ یک عزیز می‌تواند برانگیزاننده‌ی اضطراب و نگرانی باشد در ترافیک مانده اید، قرار ملاقاتی دارید و دیرتان شده و می‌بینید که دقیقه‌ها می‌گذرند.

هیپوتالاموس مغزتان، که یک برج کنترل کوچک در مغزتان است تصمیم می‌گیرد فرمان را صادر کند: هورمون‌های اضطراب و نگرانی را تراوش کنید! این هورمون‌های اضطراب و نگرانی همان هورمون هایی هستند مه بازتاب جنگ یا گریز بدن را برانگیخته میکنند، تپش قلب را بالا می‌برند، تنفس تان را تند کرده و عضلات تان را آماده‌ی حرکت می‌کنند.

این بازتاب برای این طراحی شده که با آماده کردن شما جهت بازتاب فوری، از اندام تان در شرایط پرخطر حفاظت کند. ولی زمانی هورمون تنش و استرس ، روزانه و روزانه ترشح میگردد می‌تواند سلامتی شما را به مخاطره بیندازد.

اضطراب و نگرانی یک بازتاب ذهنی و بدنی طبیعی نسبت به تجربیات زندگیست.

هر فردی گهگاه گرفتار تشویش و استرس میشود.

مسئولیت‌های کاری، مشکلات فامیلی، تشخیص یک بیماری، جنگ و یا مرگ یک عزیز می‌تواند برانگیزاننده‌ی اضطراب و نگرانی باشد.

استرس مزمن

اثرات اضطراب و نگرانی و اضطراب بر جسم و بدن شما

اضطراب و نگرانی در موقعیت‌های کوتاه مدت و لحظه‌ای می‌تواند بنفع سلامتی تان باشد؛ می‌تواند به شما یاری میرساند بر خطرات بالقوه غلبه کنید.

بدنتان با برون ریزی هورمون هایی که تپش قلب و تنفس را بالا می‌برند و عضلات شما را آماده‌ی حرکت میکنند به اضطراب و نگرانی پاسخ می‌دهد.

ولی چنانچه بازتاب استرسی شما متوقف نشود و این هورمونها به مدت طولانی‌تری در سطح بالا بمانند میتوانند به سلامتی زیان جدی بزنند.

اضطراب و نگرانی مزمن می‌تواند نشانه‌های گوناگونی داشته باشد و بر تندرستی عمومی اثر بگذارد.

نشانه‌های اضطراب و نگرانی مزمن شامل:

حساس و بد اخلاق شدن اضطراب افسردگی سر درد بی خوابی

سیستم‌های عصبی مرکزی و غده‌های درون ریز
ساختار عصبی مرکزی شما (CNS) مسئول بازتاب جنگ یا گریزتان است.

در مغز شما، هیپوتالاموس فرمانده است؛ به غده‌های فوق کلیوی تان می‌گوید هورمون‌های اضطراب و نگرانی یعنی کورتیزول و آدرنالین تراوش کنند.

این هورمونها، تپش قلب را بالا برده و خون زیادی را به طرف قسمت‌های مورد احتیاج ارسال میکنند، به عنوان مثال به ماهیچه‌ها، قلب و دیگر اندام‌های اساسی و مهم.

وقتی هراس رفع میشود، هیپوتالاموس باید به همه سیستم‌ها اعلام کند تا به شرایط نرمال برگردند.

چنانچه ساختار عصبی مرکزی نتواند به شرایط معمولی برگردد، یا چنانچه عامل اضطراب و نگرانی زا برطرف نشود، این بازتاب ادمه پیدا خواهد کرد.

اضطراب و نگرانی مزمن، هم چنین فاکتوری برای رفتارهایی، چون پُر خوری یا به میزان لازم نخوردن، وابستگی به الکل و مواد یا روگردانی از اجتماع است.


سیستم‌های تنفسی و قلبی و سرخرگی
هورمون‌های اضطراب و نگرانی بر سیستم‌های قلبی و تنفسی نیز اثر می‌گذارند.

هنگام بازتاب به اضطراب و نگرانی، شما تندتر نفس می‌کشید تا خون لبریز از اکسیژن را تندتر به جسم برسانید.

چنانچه هم اکنون گرفتار مشکل تنفسی مانند آسم یا آمفیزم باشید، اضطراب و نگرانی می‌تواند تنفس کردن را برای تان دشوارتر کند.

قلبتان تحت اضطراب و نگرانی، تندتر می‌زند و هورمون‌های اضطراب و نگرانی سبب انقباض عروق خونی و انتقال اکسیژن بیشتر به سوی عضلات می‌شوند تا شما قدرت بیشتری برای حرکت کردن داشته باشید.

ولی این رویداد سبب ازدیاد فشار خون نیز میشود.

در نهایت، اضطراب و نگرانی مزمن و مکرر، سبب می‌شود قلبتان برای مدت‌های طولانی بسختی کار کند.

وقتی فشار خون تان بالا میرود، خطر سکته مغزی یا حمله‌ی قلبی هم بیشتر میشود.

دستگاه گوارش
کبد تحت اضطراب و نگرانی، قند موجود در خون بیشتری می‌سازد تا انرژی بیشتری برای تان مهیا باشد.

چنانچه گرفتار تشویش و استرس مزمن باشید، اندام تان احتمال دارد نتواند این گلوکز مازاد را تحمل کند.

اضطراب و نگرانی مزمن می‌تواند خطر مبتلا شدن به دیابت نوع ثانویه را افزایش بدهد. تراوش زیاد هورمون‌ها، تنفس تند و افزایش تپش قلب هم چنین توانایی دارند دستگاه گوارشی تان را هم مختل کنند و در مواجه با سوختن و سوزش معده یا رفلاکس اسید معده قرار بگیرید. اضطراب و نگرانی منتهی به زخم معده نمی‌شود، ولی میتواند احتمال مبتلا شدن به آن را بالا برده و سبب شود چنانچه زخم معده دارید، نامطلوب‌تر شود. اضطراب و نگرانی میتواند روی نحوه‌ی حرکت خوراک در اندام تان هم اثر بگذارد و منتج به اسهال یا یبوست بشود. شاید هم با تهوع، استفراغ یا معده درد روبرو شوید.

ساختار عضلانی
عضلات شما هنگام اضطراب و نگرانی منقبض می‌شوند تا در مقابل زیان از خود حفاظت کنند.

این عضلات زمانی شما آرام و خونسرد می‌شوید مجددا رها می‌شوند، ولی چنانچه دائم تحت اضطراب و نگرانی باشید، عضلات شما امکان دارد مهلت آرام شدن پیدا نکنند.

استرس مزمن

اثرات نگرانی و تشویش بر جسم و بدن شما

عضلات محکم و منقبض شده سبب سر درد ، درد کمر و شانه درد می‌شوند.

با گذشت زمان، این وضعیت می‌تواند چرخه‌ی ناسالمی ایجاد نماید و دست از ورزش کردن بکشید و سراغ داروهای مسکن بروید.


دستگاه ایمنی
اضطراب و نگرانی، دستگاه ایمنی را تحریک مینماید. که میتواند در شرایط اورژانسی یک امتیاز به حساب آید.

تحریک دستگاه ایمنی می‌تواند به شما یاری میرساند از عفونت‌ها دور بمانید و زخم‌های تان را ترمیم کنید.

ولی با گذشت زمان، هورمون‌های اضطراب و نگرانی، دستگاه ایمنی تان را تضعیف کرده و بازتاب اندام تان به مهاجم‌های خارجی را پایین خواهند کرد.

آن هایی که اضطراب و نگرانی مزمن دارند، بیشتر مستعد بیماری‌های ویروسی مانند آنفلوآنزا و سرما خوردگی هستند.

اضطراب و نگرانی می‌تواند طول مدت ریکاوری تان از یک بیماری یا زیان را طولانی‌تر کند.

اقدامات پیشگیرانه به منظور مواجهه با اضطراب و نگرانی

سخن اینجاس که راه حل مقابله با تشویش چیست؟ ودرصورت گرفتار شدن به اضطراب و نگرانی مزمن چه باید نمود؟

در روزگار کنونی با شناخت و آگاهی نسبت به پیامد پیش بینی‌ها و اقدامات پیشگیرانه و درمان‌های متفاوتی به منظور مواجهه و نبرد با تشویش انجام می‌شود؛ همچون ورزش، تفریحات تندرست و سالم، جمع درمانی، مذهب درمانی، روانکاوی، طب قدیمی، هیپنوتراپی (درمان به یاری هیپنوتیزم ) و غیره

هر یک از شیوه‌های گفته شده دارای بردی در معالجه هستند و به فراخور بیماری و فرد بیمار کارایی متفاوتی خواهند داشت. ولی آنچه در این میان ناشناخته مانده و در گیر و دار تبلیغات منفی ونادرست، با وجود قدرت شگرف در معالجه مریضی‌ها مغفول مانده هیپنوتراپی است کسیکه افسرده است و گرایش به انزوا دارد را آیا می‌توان راغب به جنبش کرد تا روی به ورزش آورد؟ آیا می‌توان اضطراب را با دارو درمانی به صورت ریشه‌ای مداوا نمود تا درجایی دیگر و بگونه‌ای دیگر رخ ننماید؟ و هزاران آیای دیگر؟

هانس سلیه پدر تحقیقات در زمینه اضطراب و نگرانی، در انتهای کتاب معروف خود بنام فشار زندگی پرسشی را طرح میکند. او اظهار میکند که آیا بشر تواناست با بررسی‌های علمی پدیده اضطراب و نگرانی، برنامه دقیقی برای تنظیم رفتار خود طرح ریزی کند، در حدی که بتوان، توسط آن از فشارهای زندگی جلو گیری کرد و یا دست کم از شدت آن کاست؟

در روزگار کنونی هیپنوتراپی با شناخت و درک مناسب‌تر و زیادتر در عرصه جهانی به یاری بیماری‌های روانی و پزشکی شتافته است و می‌رود تا جایگاه حقیقی خود را باز یابد. هیپنوتراپی در حقیقت کاربرد هیپنوتیزم در محدوده وسیعی از اختلالهای پزشکی و روانشناختی است.

به راستی آدم در روزگار کنونی از چند درصد توانایی مغز خود استفاده و سود می‌برد؟ برخی آن را ۲درصد برخی چهار درصد و انیشتین این رقم را ۷ و دیگران دربهترین حالت جایگاهش را۱۰ درصد می‌دانند.

این بدان معنی است که در خوشبینانه‌ترین حالت۹۰درصد از پتانسیل بکر مغز آدم بدون استفاده باقی میماند.

چه میزان بشر امروزی در پی سعی و استفاده مطلوب از ذهن وقدرت عظیم آن برآمده است؟ بسیاری از افرادیکه به کلینیکها و مراکز مداوای بیماران پزشکی مراجعه میکنند با این درخواست متخصص مربوطه مواجه می‌شوند:

استرس مزمن

اثرات نگرانی و تشویش بر جسم و بدن شما

«سعی کنید آرامش خود را حفظ کرده و باز یابید» ولی به راستی چطور میتوان این پدیده حیاتی بشر را که همچون آب برای آدم حیاتی است به روح آدمی برگرداند؟
در روزگار کنونی از هیپنوتیزم در پزشکی برای زایمان‌های بدون بیهوشی طبیعی و سزارین ، دندانپزشکی، کم کردن وزن ، ترک اعتیاد، بیمارهای جنسی، نشانگان روده‌های تحریک پذیر، درمان انواع گوناگون سرطان‌ها و حتی فعالیت‌های ورزشی استفاده میشود.

هیپنوتیزم در زمینه مشکلات روانپزشکی دارای قدرت شگرفی است.

در اغلب مواقع بجز چند نوع علی الخصوص، همگی در محدوده درمان به روش هیپنوتیزم هستند.

هیپنوتراپی را بالا ببرید آرامش و افزایش اعتماد بنفس ، فرد بیمار را در درمان بیماریهای روان تنی یاری می‌دهد.

تحقیقات انجام گرفته روی ۲۴۱ فرد بیمار که در گاهنامه پزشکی لانسنت (Lancent) انتشار یافته، نشان داد بیمارانی که پیش از عمل هیپنوز شده اند دردها و عارضه‌های پایین‌تر داشته اند و هم چنین تندتر بهبودی خود را بازیافته اند.

هیپنوتیزم با تنظیم فشار خون، تپش قلب و یا اتساع یا انقباض عروق در قبل و هنگام عمل جراحی می‌تواند متخصص جراحی و فرد بیمار را یاری کند و در برخی از بیمارانی که دارای مسائل قلبی هستند و درصد خطر بیهوشی در آن‌ها بالاست بسیار ت‍اثیر گذار باشد.

برهمین پایه کانون پزشکی انگلستان در سال ۱۹۵۵ و آمریکا در سال ۱۹۵۸ هیپنوتیزم را بعنوان یک ابزار مناسب و یک شیوه بسیار با ارزش در معالجه مریضی‌ها به رسمیت شناختند.

در سال ۱۹۷۷ کالج ملی هپینوتیزم در Loughborough انگلستان تاسیس شد وتا کنون به تربیت دانشجویان و دانش پژو هان می‌پردازد و هم اکنون در بخش زیادی از شهرهای بزرگ آن کشور شعبه دارد.

هیپنوتیزم از سال ۱۹۹۶ با طی مراحل علمی «کلینیکال ترایال» بعنوان یک روش کاملاً کلاسیک علمی در کتاب مرجع روانپزشکی گنجانیده شد و در روزگار کنونی در بخش زیادی از مراکز بزرگ روان درمانی و پزشکی جهان استفاده میشود به شیوه‌ای که مؤسسه ملی بهداشت و درمان آمریکا در همون یعنی سال ۱۹۹۶آن را به منظور کاستن دردهای متعاقب از سرطان و دیگر بیماریهای طول کشیده مؤثر شناخت.

باشد که روزی این دانش به دور از زنگارهای تبلیغاتی اشتباه و کاذب در کشور عزیزمان به یاری هزاران فرد بیمار نیازمند بشتابد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × چهار =