طبع و مزاج و رابطه اش با سلامت بدن و سلامت روحی و…

روشهای مختلف طبع شناسی

طب قدیمی طبی بوده که از دیرباز الایام استفاده می‌شده در روزگار کنونی با روی کار آمدن طب نوین همچنان طب قدیمی طرفداران خاص خود را دارد.

یکی ازلازمه‌های اساسی و مهم طب قدیمی تشخیص دادن طبع خود و دیگران است.

تشخیص طبع سبب میشود که در گزینش و انتخاب نوع خوراک و درمان‌های گیاهی بیشتر دقت کنیم و خوراک ودارویی را گزینش و انتخاب کنیم که به تندرستی ما کمک بیشتری کند.

حالتی که از اثر چیزی در محل اطراف در آدم بوجود میآید مانند اثر سرمای کولر یا گرمای بخاری که سبب سردی یا گرمی در آدم میشود را طبع می‌نامند.
نگهداری تعادل بدن از دید مزاجی یعنی حفظ سلامتی و هرگاه به هر علتی بدن از این حالت اعتدال خارج شود، گرمی، سردی، خشکی یا رطوبت در آن افزایش پیدا کرده و سبب ظهور بیماری میشود.

هم چنین نوع تعذیه، پوشاک، خواب و بیداری، حالت‌های عصبی، روانی و … رابطه مستقیمی با حالات طبیعی یا مزاجی هر کس دارد.

پس برای داشتن زندگی تندرست و موفق، همه‌ی ما نیازمند شناخت طبع یا طبیعت خود هستیم.

برای اینکه یک فرد تغذیه‌ی شایسته‌ای داشته باشد حتماً باید از نوع طبع خود، محیط جغرافیایی که در آن زندگی میکند و طبیعت مواد خوراکی از دید سردی، گرمی، رطوبت و خشکی آشنایی داشته باشد؛ در غیر از این حالت چنانچه از برترین و گران‌ترین مواد خوراکی هم میشود از، برای او مفید نخواهد بود.
در برخی مزاج‌ها، خوردن یک غذای ناپسند می‌تواند مشکلات بسیاری را ایجاد نماید.

به عنوان نمونه بعضی افراد ولو با خوردن یک خرما بدن شان جوش می‌زند.

حتی احتمال دارد غذای ناسازگار با طبع فرد، سبب تغییر در حین خواب، حالات عصبی، فراموشی، چالش در هضم خوراک و دور کردن آن، ناراحتی‌های پوستی و … در او شود.

پس به منظور پرهیز از بروز چنین دشواری هایی باید طبع خود را شناخته و خوراکی مناسب با طبع تان میل نمایید.

چنانچه مادر طبع فرزندش را بشناسد، می‌تواند خوراکی هایی متناسب با طبع نوزاد شیرخوارش بخورد تا نوزاد گرفتار درد شکم و … نشود.
اهمیّت شناخت طبع‌ها به اندازه‌ای است که پدر و مادر توانایی دارند مشکلات محتمل فرزندشان را با عنایت به آن، درمان کنند. برای نمونه پرخاشگری، عصبی بودن و بی حوصلگی کودک به دلیل افزایش گرما و خشکی در بدن او و تنبل یا ترسو بودن کودک به دلیل افزایش سردی و خشکی در بدن او میباشد که با نگهداری تعادل طبع، میتوانید به برطرف کردن این مشکلات کمک نمایید.

با طبع خود آشنا شوید.

 مزاج شناسی

رابطه تغذیه با طبع شناسی

چه اشخاصی گرم مزاجند و چه اشخاصی سرد مزاج؟
خیلی از افراد که تا کنون این نوشتار را مطالعه ننموده اند , هنوز این پرسش برایشان باقی است که ایا ما سرد مزاجی م یا گرم؟ آیا صفراوی ایم یا دم؟ آیا بلغمی هستیم یا سوداوی؟ زیرا آنها با مطالعه مطالب فوق می‌بینند که از هر یک از طبایع چهار گانه مطرح شده یک نشانه واضح دارند!!! و بهمین علت در تشخیص طبع غالب خود مات و حیران مانده اند. ولی شما می‌بایست در آغاز کار سرد مزاجی را از گرم مزاجی تفکیک کنید. بعضی افراد فکر میکنند. سرد مزاجی همان است که آدم تمایل جنسی اش اندک شده باشد یا اینکه وقتی سردی می‌خورند حالشان نامطلوب‌تر شود یعنی خوردن سردی به آن‌ها نمیسازد یا اینکه انگشتانشان مدام سرد است و غیره ولی وقتی پسندیده فکر میکنند می‌بینند که از حالات گرمی نیز چیزهایی در وجودشان دیده میشود به عنوان مثال گاهی با خوردن گرمی حالشان نامطلوب‌تر میشود و گهگاه هم با خوردن سردی و لذا این موضوع انان را در تشخیص طبع خویش گمراه می‌نماید که بالاخره ما گرم مزاجیم یا سرد مزاج؟
خیلی از بیماریها طبع سرد دارند و بعضی طبع گرم , و چون در شرایط معمولی گاهی یک , دو , یا سه و یا بیشتر ازبیماریها مانند کاهش گلبول‌های قرمز خون یا قند موجود در خون و نظایر آن بطور هم زمان در وجود کسی پیدا میشوند که هر کدام به سهم خود بر زمینه طبع غالب مریض از دید سردی و گرمی تاثیراتی را می‌گذارند شما را در یافتن طبع اساسی خود , در لابلای این اثرات گوناگون سرد و گرم مختلف گمراه می‌نمایند.
دقیقا همانند این می‌ماند که اسم اساسی شما علی باشد ولی سه چهار اسم مستعار دیگر داشته باشید و حال در اغلب اوقات شما خود را مازیار می‌شناسید زیرا به آن اسم شما را افزونتر صدا می‌زنند و اسم اساسی علی فقط هنگامی کاربرد پیدا میکند که کار محضری یا دفتر پیدا میکنید درحالیکه در اغلب اوقات شما خود را با اسم جعلی مازیار می‌شناسید.
این جا هم همینطور است زیرا فردیکه ریشه‌ی اساسی طبعش سودا است فکر میکنند که همواره باید طبع سرد و خشک داشته باشد و چنانچه یک روز علایمی از گرمی و یا‌تری در وجودش پیدا شد لابد تشخیص طبع سودا در وجودش متزلزل می‌گردد حال انکه اینطور نیست زیرا فرد سوداوی بایست گفت حالات سودا دارد ولی امکان دارد در شرایطی و بطور موقت , اثراتی از هر سه طبع دیگر را نیز در خود حس کند. به عنوان مثال در حالیکه سردی دارد , گاه احساس گر گرفتگی هم بنماید و گاه احساس کند بلغم هم پیدا کرده و خوردن چیزهای بلغمی مانند ماست او را بسیار تحریک میکند و یا برعکس صفرا هم پیدا کرده و با خوردن گرمی جات مانند ادویه وفلفل سریعا سر و صورت کهیر می‌زند والی اخر …
اینک قاعده‌ای را بشما یاد می‌دهیم که در اول تشخیض سردی طبع از گرمی طبع را برای شما آسانتر نماید و آن عبارتست از اینکه: آیا در اغلب حالات شما , لباس زیاد می‌پوشید یا نه به ویژه در زمستون , زیرا افرادی که طبع سرد دارند تحمل سرما را ندارند و افرادی که طبع گرم دارند تحمل گرما را ندارند. لذا بر اساس این قاعده سه دسته از اشخاص را میشود شناسایی نمود:
۱ – انسانهایی که به طور واضح سرد مزاجند و بطور معمول زیادتر از بقیه لباس می‌پوشند.
دو – اشخاصی که گرم مزاجند و کم‌تر از بقیه لباس می‌پوشند.
۳ – و بالاخره آنهایی که در زمستان لباس زیاد می‌پوشند و در تابستان هم اندک می‌پوشند.
و حال با عنایت به تقسیمات فوق دسته اول واضحا سرد مزاجند و دسته سوم هم بطور واضح تنها در موسم زمستان یا پائیز سرد طبع محسوب میشوند زیرا گرم مزاجان در همه‌ی فصول گرمی طبع دارند و زمستان هم لباس زیادی قادر نیستند بپوشند. پس نتیجه می‌گیریم:
که سرد طبع , کسی است که یا واضحا و در همه فصول سردی طبع دارد و یا اینکه تنها در فصول سرد , سردی طبع می‌یابد و بر عکس , گرم طبع کسی است که در همه فصول گرمی طبع دارد و بایست گفت اوقات سال لباس زیادی نمی‌پوشد.
حال در بین سرد مزاجان دسته بلغمی کسانی هستند که در چهار فصل احساس سرما میکنند ولی دسته سوداوی طبع خیلی احساس سردی انجام نمی‌دهند و در بعضی فصول سال حتی حالت طبیعی از دید احساس سرما دارند و ولی در بین گرم مزاج‌ها , دسته صفراوی طبع همواره و در هر چهار فصل گرمی بدنشان بالاست و همواره از گرما شاکی هستند ولی دسته دموی طبع , تنها در فصول بهار و تابستان از گرما شاکی هستند و در سایر فصول خیلی احساس بدی ندارند. بطور خلاصه نتیجه می‌گیریم که:
۱ – صفراوی‌ها در تمام فصول سال , به ویژه در تابستان (زیرا طبع تابستان خشک و گرم است) گرمی بدنشان بالاست انقدر که در هیچ فصلی احتیاج به پوشانیدن جسم خود ندارند.
دو – دموی‌ها تنها در فصول گرم سال (تابستان) گرمی بدنشان بالاست ولی در پائیز و زمستان به لباس‌های گرم احتیاج پیدا میکنند.
۳ – بلغمی‌ها افرادی هستند که در تمام فصول سال به ویژه در زمستون احتیاج مبرم به پوشیدن لباس گرم دارند (زیرا طبع زمستان سرد و‌تر است)
چهار – سوداوی‌ها هم مانند دموی‌ها تنها در فصول سرد سال یعنی پائیز و زمستان به لباس گرم احتایج دارند و در دیگر فصول خلاف بلغمی‌ها خیلی احساس سردی نداشته و حالت طبیعی دارند.
پنج – و بالاخره دسته پنجمی وجود دارد که گرچه با یکی از شرایط گفته شده فوق منطبق بوده ولی بخشی از بدنشان (مثل نوک انگشت‌ها دست) همواره سرد است و یا همواره گرم است (مثل کف پا)
افراد با سن بالا توضیح است که بعضی از مریضی‌ها خصیصه شان این است که بخشی از بدن را گرم و یا برعکس سرد کنند و همین موضوع سبب اشتباه شما در تشخیص طبع میشود به عنوان مثال کاهش گلبول‌های قرمز خون خصوصیتش این است که نوک انگشت‌ها دست‌ها و پاها را سرد کند و برعکس یائسگی سبب گر گرفتگی سر و صورت , و چربی خون به ویژه کلسترول سبب داغی کف پا میشود و احتمال دارد. سینوزیت سبب احساس سردی شدید در پیشانی , و ورم سر معده سبب احساس سردی زیاد در منطقه وسط قفسه سینه گردد ولازم است شما اینگونه موارد استثنا را شناسایی کنید و حساب آنرا از طبع غالب خویش جدا نمایید. به عنوان مثال امکان دارد شما صفراوی طبع بوده و در همه جای بدن و در همه‌ی فصول سال احساس گرما و گرمی نمائید ولی با این وجود وسط قفسه سینه شما سرد بوده باشد و این بدان معنا است که شما علاوه بر داشتن طبع صفرا , ورم سر معده یا رفلاکس گوارشی هم دارید.

و یا امکان دارد که شما در همه جای بدن و در همه‌ی فصول سال احساس سردی بکنید ولی کف پاهایتان اکثرا داغ بوده باشد و این بدان معنی است که شما بلغمی طبع هستید ولی با این وجود چربی کلسترولتان هم بالاست.

به عنوان مثال خانم ۵۵ سال بلغمی مزاجی داریم که همواره و در تمام فصول سال سرد طبع است ولی به تازگی به دلیل آغاز یائسگی گرفتار گر گرفتگی در نیم تنه‌ی فوقانی بدن و نیز در ناحیه‌ی سر احساس گرما شدید میکند , این فرد در تقسیمات همچنان بلغمی طبع است و احساس گرگرفتگی تنها , دلیلی بر گرم شدن طبع وی نمی‌باشد به جز این که در همه‌ی فصول و بایست گفت جاهای بدن بتازگی گرفتار گرمی بالا و هیپرترمی شده باشد و دیگر احساس سرما نکند در این حالت می‌گوئیم که این شخص یائسه به کلی تغییر طبع داده و صفراوی طبع یا احیانا دموی طبع شده است که در اغلب موارد چنین مواردی کمیاب و دور از دسترس است.
بطور معمول درمان چنین افرادی بایستی درمان به اضداد مختلف انجام شود یا امکان دارد یک فرد سودایی ۴۲ ساله به تازگی گرفتار فشار خون و چربی خون هم شده باشد , گرچه فرمول اساسی طبع او سودا است ولی فشار خون سبب عرق کردن و افزایش گرمای بدن وی شده است و چربی هم سبب داغی کف پای او میشود , در این جا هم نبایستی متصور شوید که طبع او گرم شده است زیرا طبع اساسی او همان سودایی و سرد است و این خصوصیت بیماری عارض شده‌ی ثانوی اوست که سبب احساس گرما در وی شده است , هرچند که در مقام تشخیص اینگونه اشخاص را اول صفراوی و بعد سوداوی طبع می‌شناسیم که پیش از هر چیز اول صفرای عارضی آنها را درمان می‌کنیم.
لذا به این جمع بندی می‌رسیم که در رویایی با تشخیص طبع غالب فریب سردی یا گرمی موضعی را نخوریم بلکه بهترین مارکر و بهترین راه به منظور تشخیص سردی از گرمی , همان پوشیدن و نپوشیدن دائمی لباس و در درجه بعدی احساس گر گرفتگی اشخاص و در درجه سوم وجود حساسیت پوستی به خوردنی‌های گرم طبع در نزد آنها است. پر مسلم است که فرد سرد طبع دوش آب خنک قادر نیست بگیرد ولی فرد گرم طبع به ویژه صفراوی طبع این توانایی‌ها را دارد. حال پرسش ما این است که چه فایده‌ای دارد که ما بدانیم چه طبعی داریم؟ جوابش آن است که با دانستن هر طبعی خیلی چیزها از دید پزشکی برای ما روشن میشود لذا دانستن علم طبایع شما را با تشخیص و درمان بیماریهای گوناگون آشنا می‌سازد.

شناخت طبع با سلامتی در رابطه است.

آیا طبع قابل تغییر است؟
هر فردی دارای دو گونه طبع اساسی و اکتسابی است.

طبع اساسی هر کس، طبع مادرزادی اوست که از پدر و مادرش به ارث می‌برد.

نیز امکان دارد طبع اساسی فرد با طی شدن زمان، به دلیل تغذیه‌ی اشتباه، شرایط آب و هوایی و شیوه‌ی زندگی اشتباه، تغییر نماید و طبع جدیدی در او به وجود آید که به آن، طبع اکتسابی می‌گویند.

ناگفته نماند که در میان موجودات زنده، طبع آدم به مقدار فراوانی تغییراتی میکند، ولی طبیعت یا طبع حیوانات و گیاهان هرگز کاملا تغییر نمی‌کند بلکه با عنایت به شرایط آب و هوایی میزان گرمی، سردی، خشکی و رطوبت آن‌ها اندکی تغییراتی میکند.

به عنوان نمونه طبیعت سیر گرم است، در هر منطقه‌ی جغرافیایی که کشت شود فقط با عنایت به شرایط آب و هوایی، میزان گرمی به وجود نمی‌آید و هرگز طبیعت آن سرد نمی‌شود.

البته می‌توان طبع تغییر یافته‌ی فرد را مجددا با اصلاح طبع، به طبع مادرزادی برگرداند که در بخش اصلاح طبع به آن پرداخته ایم.

تشخیص طبع با عنایت به دسته خونی
آسان‌ترین راه به منظور تشخیص طبع مادرزادی اشخاص مطابقت دادن آن با گروه‌های خونی است.
هر یک از گروه‌های خونی AB , B , A و O طبع خاصی دارند که قابل تغییر نیست به عنوان نمونه بیشتر اشخاصی که دسته خونی A دارند طبع سوداوی، اشخاص دارای دسته خونی B طبع بلغمی، دسته خونی O طبع دموی و آنهایی که دسته خونی AB دارند، دارای طبع صفراوی هستند.
احتمال دارد فردی با دسته خونی A دارای مجموعه‌ای از نشانه‌های بلغمی باشد که در این حالت طبع مادرزادی او سودا و طبع اکتسابی اش بلغم خواهد بود.

بهترین توصیه برای علاج چنین فردی، درمان طبع اکتسابی اوست نه طبع مادرزادی.

۲ دسته خونی +O و +AB اکثراً طبع گرم و ۲ دسته خونی A و B (مثبت و منفی) اکثراً طبع سرد دارند.
به هر میزان از دسته خونی O به سوی دسته خونی AB می‌رویم خون کثیف‌تر و خشک‌تر میشود.
زیادترین بیماریهای قلبی، واریس و گرفتگی رگ‌ها در گروه‌های خونی A و AB دیده می‌شوند زیرا خون در آن‌ها خشک‌تر و بنابراین رسوبش بیش‌تر است (یعنی در رگ‌ها جاری نمی‌شود)
بیماریهایی مانند قند، چربی و … در گروه‌های خونی A و AB پیش از دیگر گروه‌ها بوجود می‌آید و این ۲ دسته خونی سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند.

طبع و حالت روانی

توجه حالت‌های روانی در تشخیص طبع یاری دهنده است.

بطور معمول اشخاص گرم طبع زود عصبانی و برانگیخته می‌شوند، به نظر سایرین در مورد خودشان توجه انجام نمی‌دهند، با جرات و جسارت امورات تازه را آغاز میکنند، زیاد حرف می‌زنند، سرعت و روانی کلام زیادی دارند و صدایشان بلند است ولی در اشخاص سردمزاج برعکس این حالت‌ها مشاهده میشود.

اشخاصی که مزاجشان گرم و‌تر است، بطور معمول شجاع، جسور و خونگرم هستند.

رطوبتی که به همراه گرما میشود، سبب می‌شود بتوانند راحت با بقیه رابطه برقرار کنند.

اشخاص سردمزاج ولی اندک سخن و پراحتیاط هستند و تأنی در کلام دارند.

آن‌ها توانایی دارند آرام و بدون عجله کارها را انجام دهند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − نه =