بااهمیتترین عامل مرگ در ایران تغذیه نامطلوب است.
زیادترین عامل مرگ و آسیب در سرزمین ما متعاقب از تغذیه نامطلوب و ناپسند است. ایرانیها در بین سرزمینهای دنیا، جزوکم تحرکترین مردم هستند که این عامل میتواند باعث ظهور سکته قلبی و مغزی شود. پنجاه درصد علتهای مرگ و میر مردم ایران، متعاقب از سکته مغزی و قلبی است که دلیل اساسی آن در حقیقت دیابت ، فشار خون و چاقی است پس مردم میبایست در مصرف مواد خوراکی اعتدال را حفظ نمایند.
چنانچه در مناطقی از جهان مانند برخی قسمتهای آفریقا، دلیل انواع مریضیها و مرگ و میرها، فقدان غذای مناسب و گشنگی است، در ایران، مردم به خاطر «تغذیۀ بد» میمیرند.
بیشتر ایرانیها نه فقط دسترسی شایستهای به خوراک دارند بلکه طبق اعلام «فائو» سالانه ۳۵ میلیون تن مواد خوراکی در ایران دور ریز میشود.
گذشته از این، هفتاد درصد مردم ایران نیز گرفتار چاقی هستند.مریضی هایی مثل دیابت نیز رفته رفته در زمره تهدیدات ملی قرار میگیرند بطوریکه طبق آمار وزارتخانه بهداشت، هم اکنون ده درصد ایرانیها دیابت دارند و بیم آن میرود تا یک دهه آتیه یک سوم مردم ایران دیابت ی شوند. انواع بیماریهای دیگر مانند فشار خون ، ناکارآییهای گوارشی، سرطان و … نیز که جای خود دارند.
واقعیت اینست که چنانچه «تغذیه بد» عامل نیمی از مردن و میر ایرانی هاست، پس با التیام و بهبود فرهنگ غذایی، هر یک از ما میتوانیم لااقل درباره خود و خانواده مان خطر مبتلا شدن به بیماریهای مرگبار را کاهش دهیم.
بااهمیتترین دلیل مرگ در بین ایرانیها تغذیه نامطلوب است.
توصیه جدی ما که همین امروز میتوانید آنرا عملی کنید، «تنظیم تغذیه بر اساس طبع» است.
انسانها دارای طبعهای گوناگونی هستند که معروفترین آنها شامل: «گرم و خشک، گرم وتر، سرد و خشک، سرد وتر»
هر انسانی باید بر اساس طبع خودش تغذیه کند.
به عنوان نمونه چنانچه کسی دارای طبع سرد باشد و دائم خوراکی هایی که دارای طبع سرد هستند بخورد، در بلندمدت سلامتی اش بخطر میافتد.بنابراین، نخستین کاریکه باید بکنیم این است که تشخیص دهیم طبع ما در زمره کدامیک از چهار دسته اساسی انواع طبعها قرار دارد.
به منظور تشخیص طبع، مجراهای گوناگونی وجود دارد که با اندکی جست وجو در سایتهای معتبر میتوان اطلاعات خوبی درباره شیوه شناسایی طبع به دست آورد، هرچند که مراجعه به پزشکی که تخصص طب قدیمی هم دارد روش مطمئنتری محسوب میشود.
قدم دوم این است که طبیعت انواع مواد خوراکی را بشناسیم و برنامه تغذیهای روزمره خود شامل وعدههای اساسی و میان وعدهها را بر اساس آن تنظیم نماییم.
به عنوان مثال چنانچه دریافتیم که طبع ما سرد است و در یک مهمانی، بالای میز موز و خیار باشد، ما میوه گرم (موز) را گزینش و انتخاب میکنیم و از خوردن میوه سرد (خیار) اجتناب میکنیم.
یا چنانچه خیار را خوردیم، در کنارش «مصلح» آن را نیز میخوریم.
مصلح در طب ایرانی غذایی است که سبب میگردد اثر غذایی که قبل از آن خورده ایم تعدیل شود.
به عنوان مثال مصلح خیار ، مویز است و چنانچه کسی پس از خوردن خیار ، مویز بخورد، اثر طبع سرد آن بر روی فرد دارای طبع سرد خنثی میشود.
خوشبختانه طبع انواع خوراکیها و نیز مصلحهای آنها نیز در سایتهای معتبر وجود دارد و میتوانیم با یک جست وجوی ساده، این اطلاعات ارزشمند را نیز به دست آوریم.
گام سوم برای تندرستی، «خوردن به اندازه» است.
اغلب ما ایرانیها گذشته از اینکه خوراکیهای مناسب نمیخوریم، بلکه همان خوراکیهای ناپسند طبعمان را نیز بیشتر از حد معمول میخوریم.
نتیجه نیز مشخص است: زیان کبد، بر هم خوردن اعتدال شیمیایی بدن، مبتلا به انواع مریضیها و فوت زودهنگام
از اینرو در کنار انتقاد از ساختار و سیستم آموزشی و رسانهها که اینها را یادمان نمیدهند، پسندیدهتر است این سه گام عملی و بسیار سودمند را از همین امروز برداریم و خود و خانواده مان را از فاجعهای که همه ما را در برگرفته و دائم از بین ما قربانی میگیرد، نجات دهیم.